آخرین به روز رسانی در تاریخ 28 شهریور 1399
اپلای فلسفه: ایمیل بفرستیم یا نفرستیم؟
اگه میخواید برای فلسفه اپلای کنید یه جمله هست که از خیلیا میشنوید: «فاند فلسفه رو دانشکده میده. پس به استادا پیام ندید». این رو خیلی از کسایی که اپلای کردن بهتون میگن. و علاوه بر این، بعضی استادها که بهشون پیام میدید همینو تکرار میکنن. یکی از استادایی که اینو به من گفت دیانا رافمن (دانشگاه تورنتو) بود. عکس ایمیلشو آوردم. تو این مطلب میخوام توضیح بدم که این کلیشه لزوماً درست نیست، بلکه باید تلاش کنید نظر استادا را جلب کنید.
مهم ترین دلیل برای اینکه جرا باید به استادا پیام بدید اینه که به هر حال کمیته تصمیم گیری در مورد اپلیکیشن ها هم متشکل از همین آدم هاست. علاوه بر این، تو این کمیته ها هم معمولاً حرف آخر رو یکی دو نفر میزنن. واسه همین واضحه که اگه بتونید نظر اون یکی دو نفر رو جلب کنید چندین قدم جلو می افتید. استادی که جوابایی مثل این میدن مثل اونایین که تو مهندسی جواب میدن: We encourage you to apply. اما منظورشون اینه که من خیلی حمایتی نمی کنم.
اما نکته مهم اینه که چطور به استادا پیام بدید، چون ایمیل نوشتن برای اپلای فلسفه خیلی با ایمیل نوشتن برای مهندسی فرق داره. اینجا اگه بگید من دارم اپلای میکنم، منو بگیرید، هیچ نتیجه ای نداره. در واقع، چندتا از استادای سایمون فریزر به من گفتن که ماهی 100 تا ایمیل از ایران میگیرن و به طور سیستماتیک همه رو نادیده میگیرن.
تو اپلای فلسفه، زدن مخ استاد نیاز به زمان و کار مداوم داره. شما باید یه ارتباط معنادار با استاده بسازید تا برای ایمیل شما ارزش قائل بشه. برای این منظور باید از خیلی وقت قبل از اپلای روی موضوع تخصّص استاده و مقاله هاش مطالعه داشته باشید، ازش سوال بپرسید و به کاراش کامنت بدید. در این صورته که شما رو جدی میگیره و بهتون جواب میده. خیلی خوبه که رایتینگ سمپلی هم که می نویسید رو همون موضوع بحث هاتون باشه تا مطمئن بشید همین استاد کارتون رو میخونه و با کار شما اوکیه (در مورد رایتینگ سمپل یه فرصت دیگه مفصل توضیح میدم). بعد از این مراحل خوبه که به استاده بگید که من دارم اپلای می کنم، منو بگیر. در این صورته که استاده ممکنه توجهش به اپلیکیشن شما جلب شه و نهایتاً شما رو بگیرن.
یه اشتباه خیلی بزرگ اینه که به کسایی دل ببندید که تو کمیته نیستند. من یه مقاله تو 2018 در مورد کار جان مک فارلین (دانشگاه برکلی) داشتم. مقاله رو براش فرستادم، اونم خیلی خوشش اومد. خیلیم آدم خوبیه. ازش پرسیدم که اپلای کنم کمکم میکنه و اون گفت که تو کمیته ادمیشن نیست (عکس زیر). در نهایت اپلای نکردم ولی اگه میکردم هم (برخلاف گفته اش) شانس زیادی نداشتم.
در کل اول مطمئن بشید که طرف میتونه کمکتون کنه. اما در مرحله بعد مطمئن شید آدم باحالیه و از اون مهم تر که آیا باهاتون حال میکنه یا نه. مثل هر رشته ای تو فلسفه هم نژادپرست، سکسیست، خودبزرگ بین و در کل هر نوع آدم گهی که بگید پیدا میشه. برید تو کار یه استاد خوشنام و با معرفت که حاضر میشه جواب یه ایمیل مرتبط به کارشو بده. کسی که جواب یه ایمیل مرتبط به کارشو نمیده کسی نیست که شما بخواید باهاش کار کنید.
در قدم بعد، یه سال برید تو کار این آدم. احتمال موفقیت تو این کیس ها بالا میره. اگه زیرچشمی چند تا استاد دیگه رو هم به همین کیفیت تو آب نمک داشته باشید که چه بهتر. علی رغم اینکه اینایی که میگم تو فلسفه خیلی سخته و من خودم تا حالا موفق به انجامش نشدم، خوبه که بدونید بیشتر ایرانیایی که پی اچ دی جای خوبی رفتن با کمک ارتباط خوب (و البته پروفشنالشون) با آدمایی تو دانشگاه مقصد بوده. چند نفر خاص تو دانشگاه مقصد باهاشون حال کردن و تصمیم گرفتن بهشون فضا بدن. برای ارتباط سازی، ارجعیت رو بدید به دانشگاهی که قبلاً ایرانی گرفته یا استاد ایرانی داره. ممکنه دید بهتری در مورد ایران داشته باشند یا لااقل بدونن ایران وجود داره.
به هرحال، اگه ارتباط موثر نساختید هم شانس موفقیت در اپلای دارید. اما به هر حال شانس کمیه. شانس ادمیشن گرفتن تو مهندسی بدون جواب ایمیل گرفتن چقدره؟ احتمال پذیرش گرفتن برا ایرانیا تو فلسفه بدون ارتباط سازی از اینم کمتره. همه ما فیلسوفا بعضاً مجبور میشیم اینجاها اپلای کنیم، اما بهتره اگه حوصله و وقتش رو داریم یه ارتباط خوب تو دانشگاه مقصد بسازیم که شانس موفقیتمون بره بالا.
خیلی خیلی ممنون بابت این مطلب مفید